عمو سبزی فروش و امپراتور آلمان
نوشته شده توسط : مرتضی

عمو سبزی فروش و امپراتور آلمان

داستانی که در زیر نقل میشود مربوط به دانشجویان ایرانی است که در دوران سلطنت ((احمد شاه قاجار)) برای تحصیل به آلمان رفته بودن :
(( ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که زمان احمد شاه در آلمان تحصیل میکردیم.
روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام کرد که همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراتور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوردیم که عده ما کم است. گفت : اهمیتی ندارد. از برخی کشور ها فقط یکیدانشجو در این جا تحصیل میکند و همان یک نفر، پرچم کشور خورد را حمل خواهد کرد، وسرود ملی خود را خواهد خواند.
چاره ای نداشتیم . همه ایرانی ها دور هم جع شدیم وگفتیم ما که سرود ملی نداریم، واگر هم داشته باشیم،آن را حفظ نیستیم . پس چه باید رد ؟ وقت ه نیست که از ایران واز کسی بپرسیم!!
به راستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم.یکی از دوستان گفت: این ها که فارسی نمیدانند.چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و بگوییم همین سرود ملی ماست، کسی نیست که سرود ملی مارا بداند واعتراض کنید.
اشعار مختلفی که از سعدی و حافظ میدانستیم، باهم تبادل کردیم. اما این شعر ها اهنگین نبودند ونمیشد آن هارا به صورت سرود خواند.
بلاخره من گفتم : بچه ها ، عمو سبزی فروش را همه بلدید؟
گفتند:آره. گفتم:همین آهنگین است، وهم ساده وکوتاه . بچه ها گفتند:اخر عموسبزی فروش که سرود نمیشو! گفتم: بچه ها گوش کنید! و خودم با صدای بلندو خیلی جدی شروع به خواندن کردم :
عمو سبزی فروش .... بعله ...سبزی کم فروش.... بعله ... سبزی خوب داری؟... بعله... . فریاد شادی از بچه ها برخاست و شروع به تمرین کردیم . بیشتر تکیه شعر روی کلمه ((بعله))بود که همه با صدای بم و زیر میخواندیم.همه ی شعر را نمیدانستیم. با توافق همدیگر، ((سرود ملی)) به این صورت تدوین شد :
عمو سبزی فروش! ... بعله ... سبزی کم فروش !... بعله ... سبزی خوب داری؟... بعله .... عمو سبزی فروش ! .... سیب کالک داری ؟ .... زالزالک داری ؟ ... بعله ... سبزیت باریکه ؟ ... بعله ... شبهات تاریکه ؟ ... بعله ... عمو سبزی فروش ! ... بعله....
این را چند بار تمرین کردیم . روز رژه با یونی فرم یک شکل و یک رنگ از مقابل امپراتور المان ،((عموسبزی فروش)) خوانان رژه رفتیم .
پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند .از ((بعله)) گفتن ما همه به هیجان آمده بودند و ((بعله)) را با ما تکرار میکردند ، صدای ((بعله )) چنان در استادیوم طنین انداز شده بود که امپراتور هم با ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به خیر گذشت . ))
هنر نزد ایرانیان است و 
بس!!!

 

 

 





:: موضوعات مرتبط: اخبار طنز , خبر های پر بیننده , ,
:: برچسب‌ها: عمو سبزی فروش و امپراتور آلمان,سبزی کم فروش,عمو سبزی فروش, ,
:: بازدید از این مطلب : 850
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: